جدول جو
جدول جو

معنی کلا شکنک - جستجوی لغت در جدول جو

کلا شکنک
از توابع بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کلاشکن
تصویر کلاشکن
نوعی حلوا، برای مثال طفل برنج بین که چه خوش بر کنار خوان / لوح کلاشکن به کنارش نهاده اند (بسحاق اطعمه - لغتنامه - کلاشکن)
فرهنگ فارسی عمید
(کَ کَ)
نام حلوائی است. (انجمن آراء ناصری) (آنندراج). نان شیرینی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام یکی از حلواها. (برهان). مخفف کالاشکن. (حاشیۀ برهان چ معین). نوعی از حلوا. (ناظم الاطباء) (غیاث) :
طفل برنج بین که چه خوش برکنار خوان
لوح کلاشکن به کنارش نهاده اند.
بسحاق اطعمه.
صحن برنج می کند قصد دل کلاشکن
قصد دل شکستگان هر که کند خطا کند.
بسحاق اطعمه
لغت نامه دهخدا
تصویری از کا شکن
تصویر کا شکن
نوعی حلوا: (بر افراختند از قفایش چو باد ز کا شکن سنجق عدل و داد) (بسحاق اطعمه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلاشکن
تصویر کلاشکن
نوعی حلوا کالاشکن: (طفل برنج بین که چه خوش در کنار خوان لوح کلاشکن بکنارش نهاده اند)، (بسحاق اطعمه)
فرهنگ لغت هوشیار